سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال حضرت زینب سلام‌الله‌علیها در کنار بستر امیرالمؤمنین علیه‌السلام

شاعر : حسن کردی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قالب شعر : مثنوی

بخـشـنـدۀ غـریب شبـانـگـاه کـوچـه‌ها            برخـیـز خـانه پُـر شده از آه کـوچه‌ها

خـرما و نان کوفه زمین مانده یا علی            ای ناشـناس نیـمه‌شب کـوچـه‌ها عـلی


حالا که می‌روی دل من را نظاره کن            رحـمی به قلب سوخـتۀ پُر شراره کن

زردی صورت تو نشان از جدایی است            حرف دلم دوباره امان از جدایی است

مرهم که بر شکاف سرت بی‌جواب شد            دنـیا دوبـاره بر سر زینب خـراب شد

خـیـبرگـشا چرا ز زمـین پا نمی‌شود؟            چـشـمت؛ امـید زنـدگی‌ام؛ وا نمی‌شود

میلی به زندگی به دلت نیست واضح است            این بی‌قراری‌ات پدر از چیست؟ واضح است

از زخـم تیغ زخم دلت بیشتر شده‌ست            چشمت به یاد یاس شکسته‌ست تر شده‌ست

زخـم سـرت کـشـیـده دلـم را مدیـنه و            دیوار و آتش و در و مسمار و سینه و

شد زنـده یـاد ضلـع شـکـسـته برابـرم            ذکـرم کـنـار تو شـده ای وای مــادرم

سیلیِ کوچه بال و پرت را شکسته است            شمشیر آن قلاف، سرت را شکسته است

کـوه کـمر شکـسـتـۀ بـشـکـوه یا عـلی            ای داغـدار کـوثـر مـجـروح یا عـلـی

کـمتر به فکـر نان یتـیـمان کوفه باش            بابا دوباره جـانِ یتـیـمـان کـوفه، باش

قصدت به رفتن است که مرهم اثر نکرد            در عزم رفـتـنت غم من هم اثر نکرد

حالا که می‌روی به من از کربلا بگو            از «کاف و ها و یا» و از آن ماجرا بگو

با من که غرق عشق حسینم، از او بگو            از تـیـغ‌های تـشـنه به خون گـلـو بگو

از بوسه‌های من به رگ گردنش بگو            از پـاره‌پـاره ریخـتـه‌های تـنـش بگـو

از کهـنه پـیـرهن بگـو و غارتش پدر            از لحظه‌های آخر و از غـربتـش پدر

من را ببین که سوخته از بی‌قراری‌ام            حالا که می‌روی به چه کس می‌سپاری‌ام؟

نقد و بررسی